سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : قصیده

لیـلـۀ مـیلاد مسـعـود ولیّ حـق رضاست            پارۀ جسم نبی چشم و چراغ مرتضاست

عــالـم آل رســول و زادۀ پــاک بـــتــول            رهبر ملک قـدر فرماندۀ جـیش قضاست


قبـلـۀ هـفـتـم که پـیـش بـارگـاه رفـعـتـش            آسمان با وسعت بی‌انتها، تحت الشعاست

نجـمـه زاده آفـتـابی را بـه هنگـام سـحـر            کـافـتـاب بــامــدادان ذرّه او را گـداسـت

قرص خورشید است این خورشید روی سرمدی            ماه تابان است این، ماهی که ماه مصطفی است

شمس پیش شمس حُسنش گاه مغرب گوشه گیر            ماه از شرم رخش، هر صبحدم در انزواست

موسی عمران بگردان روی از طور و ببین            کانچه نادیدی عیان در خانۀ موسای ماست

گر خدا خوانم ورا در مرتبت کفر است کفر            ور جدا گویم خطا گفتم خطا گفتم خطاست

عقل مدحش را کند، یا وهم وصفش آورد            کان حقیری ناتوان و این فقیری بینواست

کنت نورالله شنیدی؟ این فروغ سرمدی است            نحن وجه‌الله خواندی؟ این جمال کبریاست

از کجا جوئی دوا؟ خاکش بود داروی درد            وز که می‌خواهی شفا؟ درگاه او دار الشّفاست

گِرد کویش بر مشامم خوشتر از بوی بهشت            آب جویش در مذاقم بهتر از آب بقـاست

جز خدا هر کس بگوید وصف او را نادرست            جز نبی هرکس بخواند مدح او را، نابجاست

من ز خجلت آستین در کوی او دارم به رخ            کـآسـتـان او زیـارتـگـاه خـیـل انـبـیـاست

مرقـد او کعـبۀ جـان و طـوافـش کار دل            صحن پاکش مروه و ایوان زرّینش صفاست

بـا وجـود آنکه کـس قـدر ورا نـشـناخـته            هم گدا با او هم او با هر گدایش آشناست

دل به رویش داده یوسف بسکه رویش دلفروز            جان ز بویش جسته عیسی بسکه رویش جانفراست

بوی عـطر خُـلد، ارزانی برای اهل خُـلد            من مشامم را صفا از خاک زوّار رضاست

ناز دارد شهـر نیـشابـور بر باغ بـهـشت            ز آنکه خاکش جای پای ناقۀ آن مقتداست

عقد گوهر ریخته، جاری نمودی از دولب            آن حدیثی را که بین شیعه زنجیر طلاست

کی بود خوفش ز مأمون چون بود باکش ز خصم            آنکه نقش شیرهای پرده را فرمانرواست

منجی خلق دو عالم در دو عالم اوست او            ضامن آهو، گرش تنها بخوانی، نارواست

درد اگر داری برو از خاک او درمان بگیر            مشکل ار داری بیا آری رضا مشکل گشاست

دست شرق و غرب از این سرزمین پیوسته دور            ز آنکه ایران را بدین فرزند زهرا اتّکاست

سرزمین اهلبیت است این زمین و اهل آن            تا رضا دارد، به تهدید عدو بی‌اعـتناست

هر اَبَر قدرت، در اینجا پای مال آید چو مور            هر سـتم گـستر، بسان دانه زیر آسیاست

قدسیان روبند خاک هر که اینجا زائر است            عرشیان گویند آمین هر که را اینجا دعاست

طوف قبرش کن که در محشر مقام زائرش            فوق زوّار حسین ابن علی در کربلاست

سر بخاکش نِه که در میزان و در حشر و صراط            زائر خود را رهائی بخش از خوف جزاست

بشنو از موسای کاظم این روایت را که گفت            زائر قبر رضا در عـرش زوّار خداست

نـاز تا صبـح جـزا بر سـفـرۀ مـریـم کـند            هر که را در کاسه از مهمانسرای او غذاست

بر فـراز قـبّه‌اش دارد لـوائی سبـز رنگ            شیعه تا صبح قیامت زنده زیر این لواست

گربه عالم بنگری هر کشوری را مرکزی است            مرکز ایران اسلامی، خراسان رضاست

ای که موسایت ثناخوان گشته در مصر وجود            وی که عیسایت بچرخ چارمین مدحت سراست

ای که ذکر آشـنایت، نـا امـیـدان را امـیـد            وی که نام دلربایت، بی‌نوایان را نواست

کیستم من؟ تا که در کوی تو گردم ملتجی            اولـیـاءالله را سـوی تـو روی الـتـجـاست

من نمی‌گویم خدائی لیک گویم چون خدا            نعـمتت بی‌ابـتدا و رحـمـتت بی‌انـتهـاست

بر فقیر اعطا نمودی پیشتر از آنچه خواست            بر گدا انفاق کردی بیشتر از آنچه خواست

من نه مدحت را از آن گفتم که دانستم که‌ای            بل از آن گفتم که جز مدح تو را گفتن خطاست

تـشنه‌ای بـودم که از آب بـقا گـفتم سخـن            چون تو خضر رحمتی در بیت بیتم رهنماست

آنکه سائل را نـراند از سـر کویش توئی            و اینکه گردیده گدایت میثم بی‌دست و پاست

فخر بر رضوان کند زیرا در این کو، ملتجی ست            ناز بر شاهان فروشد ز آنکه بر این در، گداست

نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» حتی سایت نخل میثم بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



قرص خورشید است این خورشید روی سرمدی           ماه تابان است این، ماه که ماه مصطفی است



من ز خجلت آستین در کوی او دارم به رخ            کـآسـتـان او زیـرتـگـاه خـیـل انـبـیـاست



سر بخاکش مه که در میزان و در حشر و صراط            زائر خود را رهائی بخش از خوف جزاست



داستان پناه بردن آهو به امام رضا علیه السلام از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد علیه السلام در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق علیه السلام در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا علیه السلام ترکیبی از این چند روایت باشد  دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲ البته شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۸۵ روایتی از پناه بردن یک آهو به حرم و مرقد امام رضا علیه السلام نقل کرده است که مدت ها بعد از شهادت ایشان رخ داده استِ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید



منجی خلق دو عالم در دو عالم اوست او            ضامن آهو، گرش تنها بخوانی، نارواست